و باز هم شب از راه میرسد
و باز هم شب از راه میرسد،
به آسمان خیره میشوم و میگویم: امشب ستاره ها کمتر شده اند، مگر نه ویلیام؟
سرش را بالا میکند و نگاهی عمیق به تاریکی آسمان میکند و لبخندی میزند.
وقتی چیزی را نمیبینیم به منظور آن نیست که وجود ندارد.
به آسمان خیره میشوم و میگویم: امشب ستاره ها کمتر شده اند، مگر نه ویلیام؟
سرش را بالا میکند و نگاهی عمیق به تاریکی آسمان میکند و لبخندی میزند.
وقتی چیزی را نمیبینیم به منظور آن نیست که وجود ندارد.
- ۹۴۶
- ۱۲ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط