پارت پنجم

پارت پنجم
میبوستم وخیلی وحشیانه لبامو مک میزد
یهو به خودم اومدم و هول دادم
+داری چیکار میکنی
-ا/ت بزار کارمو بکنم
+اون وقت چرا
-چون..من....من.....عاشقتم
بعد گفت این به سمت لبام حمله کرد
توی شوک بودم یهو من برد داخل یکی از اتاق های بار و پرتم کرد رو تخت
+کوک بسه(جدی)
کوک مشروبی که رو میز بود رو سر کشید
و اومد کنارم سرم رو پاین انداخته بودم که با انگشت سرمو برد بالا یه نگاه کرد بهم و به تاج تخت تکیم داد و شروع به بوسیدنم کرد از اون ور رونمو تو دستش گرفت بود زیاد مخالفت نکردم چون منم یذره دوستش داشتم دید مخالفت نمی کنم رفتم سمت کردنم خواست کیس مارک بزاره که گوشیش زنگ خورد جواب داد
-بله ، خواهر (مست)
£ابله کجایی بیا بریم
-اهاااا باشه(مست)
تلفن رو قطع کرد رو به من
-این بار شانس اوردی دفعه بعدی در کار نیست

نویسنده: جانگ می
چطور بود فندقام؟