همبازی من
🖇🖤🖇🖤🖇🖤🖇🖤🖇
🖤🖇همبازی من🖇🖤
🖤🖇پارت هشتم🖇🖤
صبح با بدن کوفتگی بلند شدم و یه لیوان آب خوردم و با لباسامو پوشیدم و وارد حیاط شدم با دیدن جای خالی دوچرخم فهمیدم باید پیاده برم تا مغازه آقای کیم از در حیاط اومدم بیرون و به سمت مغازه آقای کیم راه افتادم
وسط راه حس کردم کسی داره تعقیبم میکنه تا اینکه دستی دور گردنم حلقه شد و دستمال گذاشت رو بینیم منم الکی وانمود کردم که بیهوش شدم
منو عین چی پرت کردن تو ماشین و حرکت کردن که من سریع گوشیمو از پشت درآوردم و تا صداشون رو ظبط کنم
جونگ کی:خب چقدر بدم
غریبه:داداش باید حدود ۲۰میلیون بدی ...
واییی نکنه جونگ کی قاچاق انسان ایناست
تا رسیدن به محل مورد نیاز چیزی نگفتم تا اینکه یکی منو انداخت رو کولش که یک چشممو باز کردم که با کون طرف رو به رو شدم سریع چشمامو بستم و تو دلم گفتم:همون چشمام بسته باشه بهتره
یه لحظه کوبیده شدن به یه وسیله حس کردم و دستامو بستم که سریع چشمامو باز کردم و شروع کردم به جیغ زدن
_خبر مرگت رو بیارن کثافت استخوانم خورد شد
غریبه:هووووییی
_ههووییی تو کلااات اوا کلاه نداری پس تو خشتکت
غریبه:ببند دهنتو
_تو ببند من میبندم
حالا شدیم عین اسکولا هی بحث میکردیم
_بیا برو گمشو سر قبر عمت اه فکم درد گرفت از بس ور ور زدم
یه لحظه به غریبه زل زدم که با چشاش قلمبیده اش روبرو شدم
غریبه:تا حالا کسی باهام اینجوری ور ور نکرده بود
و از در رفت بیرون
داشت حوصلم سر میرفت که با صدای آهنگ گوشیمو تیز کردم
از آهنگش خوشم اومد و متنی که عاشقش بودم رو زمزمه کردم
ای عشق خرابم کرده ای آخر
♪♪ تورا تا کی کنم باور
نمیبنی مگر دلم گرفته ♫♫
این شهر
مرا دیوانه میخواند
کجایی دل نمیداند
که دنیای مرا ماتم گرفته
نمیبنی مگر دلم گرفته ♫♫
عاشق شدم عاشق چرا ♪♪
از دور میبینم تو را
وای از این درد دوری ♫♫
(این آهنگ ایرانی قضیه داره)
با باز شدن در سرم رو بالا آوردم با دیدن چن جان یا ماهان شوکه شدم
چشمامو بستم و بهش نگاه نکردم
ماهان:نیل ماه چشاتو باز کن
با تنفر گفتم:من نیل ماه نیستم عوضی من هانولم
ماهان:از نظر دیگران تو هانولی ولی برای من نیل ماهی
_هه تازه یادت افتاده که یه عشقی داری که از دردت میسوزه
ماهان:به خدا قضیه داره اونجوری که فکر میکنی نیس
_من برام فرقی نمیکنه دیگه دوستت ندارم نه عاشقتم نه چیزی
،🖇🖤🖇🖤🖇🖤🖇🖤🖇
🖤🖇همبازی من🖇🖤
🖤🖇پارت هشتم🖇🖤
صبح با بدن کوفتگی بلند شدم و یه لیوان آب خوردم و با لباسامو پوشیدم و وارد حیاط شدم با دیدن جای خالی دوچرخم فهمیدم باید پیاده برم تا مغازه آقای کیم از در حیاط اومدم بیرون و به سمت مغازه آقای کیم راه افتادم
وسط راه حس کردم کسی داره تعقیبم میکنه تا اینکه دستی دور گردنم حلقه شد و دستمال گذاشت رو بینیم منم الکی وانمود کردم که بیهوش شدم
منو عین چی پرت کردن تو ماشین و حرکت کردن که من سریع گوشیمو از پشت درآوردم و تا صداشون رو ظبط کنم
جونگ کی:خب چقدر بدم
غریبه:داداش باید حدود ۲۰میلیون بدی ...
واییی نکنه جونگ کی قاچاق انسان ایناست
تا رسیدن به محل مورد نیاز چیزی نگفتم تا اینکه یکی منو انداخت رو کولش که یک چشممو باز کردم که با کون طرف رو به رو شدم سریع چشمامو بستم و تو دلم گفتم:همون چشمام بسته باشه بهتره
یه لحظه کوبیده شدن به یه وسیله حس کردم و دستامو بستم که سریع چشمامو باز کردم و شروع کردم به جیغ زدن
_خبر مرگت رو بیارن کثافت استخوانم خورد شد
غریبه:هووووییی
_ههووییی تو کلااات اوا کلاه نداری پس تو خشتکت
غریبه:ببند دهنتو
_تو ببند من میبندم
حالا شدیم عین اسکولا هی بحث میکردیم
_بیا برو گمشو سر قبر عمت اه فکم درد گرفت از بس ور ور زدم
یه لحظه به غریبه زل زدم که با چشاش قلمبیده اش روبرو شدم
غریبه:تا حالا کسی باهام اینجوری ور ور نکرده بود
و از در رفت بیرون
داشت حوصلم سر میرفت که با صدای آهنگ گوشیمو تیز کردم
از آهنگش خوشم اومد و متنی که عاشقش بودم رو زمزمه کردم
ای عشق خرابم کرده ای آخر
♪♪ تورا تا کی کنم باور
نمیبنی مگر دلم گرفته ♫♫
این شهر
مرا دیوانه میخواند
کجایی دل نمیداند
که دنیای مرا ماتم گرفته
نمیبنی مگر دلم گرفته ♫♫
عاشق شدم عاشق چرا ♪♪
از دور میبینم تو را
وای از این درد دوری ♫♫
(این آهنگ ایرانی قضیه داره)
با باز شدن در سرم رو بالا آوردم با دیدن چن جان یا ماهان شوکه شدم
چشمامو بستم و بهش نگاه نکردم
ماهان:نیل ماه چشاتو باز کن
با تنفر گفتم:من نیل ماه نیستم عوضی من هانولم
ماهان:از نظر دیگران تو هانولی ولی برای من نیل ماهی
_هه تازه یادت افتاده که یه عشقی داری که از دردت میسوزه
ماهان:به خدا قضیه داره اونجوری که فکر میکنی نیس
_من برام فرقی نمیکنه دیگه دوستت ندارم نه عاشقتم نه چیزی
،🖇🖤🖇🖤🖇🖤🖇🖤🖇
- ۲.۴k
- ۱۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط