در باغی رها شده بودم

در باغی رها شده بودم
نوری بیرنگ وسبک
بر من وزید
آیا من خود بدین باغ امده بودم؟
ویا باغ اطراف مرا پر کرده بود؟
هوای باغ از من گذشت؛
و
شاخ وبرگش در وجودم می لغزید !
دیدگاه ها (۱)

دلتنگی معنی تنهاتری دارد، وقتی صدایت می لرزدو یک معنی عجیب د...

ماه در روی کسی غیر تو دیدن ممنوعناز چشم کسی جز تو خریدن ممنو...

به دل نگیردُرُست همان لحظه هایی کهبیشتر دوستت دارمبهانه هایم...

و شفای ِ زخم های زندگی جز دوست داشتن و دوست داشته شدن است؟؟

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

در ادامه....P.3تنشی در هوا سنگینی می‌کرد که نفس کشیدن را سخت...

yek tarafe part : 7

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط