وقتی بیماری قلبی حاد داشتی و اون

وقتی بیماری قلبی حاد داشتی و اون ...💔
شات ۴
نویسنده : پارک جیون
تهیونگ و جی ایون

چندشاتی
درخواستی

                  ▹ · – · – · – · –· –· 𖥸 · – · – · – · –· – ◃

می‌رود و دیگر نمی‌نویسد از پسری منتظر ...
نمی‌نویسد از انتظار چشمانی زیبا!
و نمی‌نویسد از رویاهایی که قرار است چال شوند یا احیا !
کاغذ گریید از انتظار قلم خودش !
و زود پوسید ...
اما این کاغذ و قلم امید داشتند به جنگ بین قلب و مغز پسر !
آنها می‌دانستند قرار است دکتر با خبر خوش به سراغ پسر بیایند !

تهیونگ دیگر طاقت این بیمارستان را نداشت و رفت ...
رفت به گلخانه ای بزرگ ...
در زد و وارد شد !

آجومای گلفروش :میتونم کمکتون کنم ؟

تهیونگ :گلی میخوام ڪه بتونه عشقم رو شاد ڪنه !

آجوما همونطور که داشت گلهاش رو مرتب میڪرد و دنبال گل خاصی می‌گشت گفت :میدونی پسرم ...بعضی از زوج ها میان تا گل رز مور علاقشون رو بگیرن ...مردم فکر میکنن رز نشونه عشقه ...بعضی ها رز زرد ، بعضی ها رز صورتی و بعضی ها هم رز سفید دوست دارن ...اما خیلی ها هم معتقدن فقط رز قرمزه که عشق رو ابراز میکنه ...ولی میدونی چیه ؟ فقط یک گله که در وصف عشقت میتونی به عزیزت بدی!

تهیونگ :شقایق قرمز ؟

آجوما :حدس می‌زنم اون دختر شقایق قرمز توعه ...اما اون گل گلیه که هیچوقت پژمرده نمیشه !

تهیونگ ڪنکاوانه پرسید :اون گل چیه !؟

آجوما آهی سر می‌دهد و می‌گوید :وقتی هیجانات تموم میشن تازه عشق معلوم میشه ...یا همه چی بین تو و عزیزت تموم میشه یا تعهد شروع میشه !

تهیونگ :...

آجوما :اسم اون گل تعهده !

تهیونگ :تعهد!؟