این شبها

‍ این شبها
حتی اگر ستاره ها باران شوند
حتی اگر ماه به زمین آید

چشم شب روشن نمی شود
گویی شب بهانه ای برای روشن ‌شدن ندارد
و منتظر آفتاب هم نیست.

آه چه شب سردی
ای کاش نسیم روح بخش بهار دمی می وزید و غبار غم از چهره غمگین و سرد شب می زدود
و قلبش پذیرای روشنی قشنگ ماه می گشت
و من این نوید را از صدای زمزمه ی باد شنیدم
که شبهای روشن در راهند.
و سرانجام نور ماه
غبار غم را از پیکر درخت زیبای شب خواهند تکاند.

#زهره_سجادی
دیدگاه ها (۴)

دل من می خواهد...بروم گوشه ی یک ساحل دورکنج متروکه ی دریای خ...

میانِ این همه هیاهواین همه مُرده‌ی متحرکو این همه نگاه یخ زد...

هـــــر چند دور ،دور تـــــو بودو عـــــشق تـــــو مرا بہ دو...

چه معصومانه می سوزد دل تنها و پردردم  چه مظلومانه می بارد چش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط