و قصه نمیپردازم

🌱🍒و قصه نمی‌پردازم
در باغستان من
شاخه بارور خم می‌شود
بی نیازی دست‌ها پاسخ می‌دهد

در بیشه تو آهو سر می‌کشد
به صدایی می‌رمد

در جنگل من
از درندگی نام و نشان نیست ...

در سایه آفتاب دیارت قصهٔ خیر و شر می‌شنوی
من شکفتن ها را می‌شنوم
و جویبار از آن سوی زمان می‌گذرد ...🌱🍒

#سهراب_سپهری
دیدگاه ها (۰)

🍒🌱بودنت زیباست مثل تابیدن آفتاب،عشق من، بودنت زیباستمثل پر ش...

🌱🍒محو تماشا بودمدر هوشیاری اندک خویشنسیمی وزیدتو را با خود آ...

🍒🌱دست خودم نیست همرنگ جماعت شدن را، بلد نیستمبرای من هنوز دل...

🌱🍒من آن یخم که از آتش گذشت و آب نشددعای یک لب مستم که مستجاب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط