🌱🍒من آن یخم که از آتش گذشت و آب نشد
دعای یک لب مستم که مستجاب نشد

من آن گلم که در آتش دمید و پرپر شد
به شکل اشک درآمد ولی گلاب نشد

نه گل که خوشه ی انگور گور خود شده ای
که روی شاخه دلش خون شد و شراب نشد

پیمبری که به شوق رسالتی ابدی
درون غار فنا گشت و انتخاب نشد

نه من که بال هزاران چو من به خون غلطید
ولی بنای قفس در جهان خراب نشد

هزار پرتو نور از هزار سو نیزه
به شب زدند و جهان غرق آفتاب نشد

به خواب رفت جهان آنچنان که تا به ابد
صدای هیچ خروسی حریف خواب نشد🍒🌱

#غلامرضا_طریقی
دیدگاه ها (۳)

🍒🌱دست خودم نیست همرنگ جماعت شدن را، بلد نیستمبرای من هنوز دل...

🌱🍒و قصه نمی‌پردازمدر باغستان منشاخه بارور خم می‌شودبی نیازی ...

🌱🍒چراغ‏ های شهر یک به یک خاموش شد. تو چراغ کدام خانه را می...

🍒🌱مرا توبی‌سببینیستی.به راستیصلتِ کدام قصیده‌ایای غزل؟ستاره‌...

#عاشقانه_های_من#دکلمه #دکلمه_های_زیبا#دکلمه_خاص #دکلمه_زیبا#...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط