چشم خود بستم

چشم خود بستم،
که دیگر
چشم مستش ننگرم

ناگهان
دل داد زد:
"دیوانه! من می بینمش"
دیدگاه ها (۴)

مــواظب خوبی ‌هـایت بـاشروزگــــاردلســوز کسی نیستاز احساس ت...

معنی سکوتم بخشیدن تو نیست ضربه ات لالم کرد‌‌‎‌‌‌‎‌‌

تو یک انسانی...زیبا باش!لباس خوب بپوش! ورزش کن!مواظب هیکل و ...

نام تو باز شدن سریع لب‌هاستنام تو ناقوسی نقره‌ای‌ست در دهانم...

چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرمدل داد زد دیوانه من میبین...

زندگی خلاصه ایست از:ناخواسته به دنیا امدن، ناگهان بزرگ شدنمخ...

اگر ســاقی حسین است،من می نخورده مستمخبر از خود ندارم،که بود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط