ژست انتظار گرفته ام

ژست انتظار گرفته ام
چشمانم را به راه دوخته ام
تمام آرزوهایم را در بطن خیال نشانده ام
تا با آمدنت به بار بنشیند
آنقدر از تو با در گفته ام
که صدای قدم هایت را بشنود
خود به خود باز می شود
تمام امیدهایم را به این شعر بسته ام
تمام واژه هایم را به این شعر باج داده ام
شاید برگشتی..
خودمانی بگویم
یا آخر این شعر برمیگردی
یا می میرم..
دیدگاه ها (۶)

تو از باران دلگیری..من از مهتاب بیزارم!تو از شبهای دلتنگی..م...

ببخشید، سکه دارید؟می خواهم به گذشته ها زنگ بزنمبه آن روزهابه...

من اگــر مرد بودم،دست زنی را میگرفتم؛پا به پایش فصل ها را قد...

ﺑﯿﺨﯿـــــﺎﻝ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳـــــے ... ؟ﺑﯿﺨﯿـــــﺎﻝ ﻫﻤـﺎﻥ ﺍﺳﺖ ڪـہ ﻭ...

دوستت دارمانقدر زیاد که گاهی وقت هاکه دوریچشمانم بی اختیار ش...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط