مافیا قدرتمند من پارت
مافیا قدرتمند من پارت «13»
ویو ا.ت داشتم به لیسان فوش میدادم که یهو یکی یه چیزی جلوی دهنم گرفت و بیهوش شدم
ویو ا.ت 1 روز بعد
ا.ت وقتی چشمامو باز کردم دیدم تو یه اسکانیم که به ماشینا وصل میکنن و برای سفر ازش استفادع میکنن و حدود 8یا9تادختر دیگه هم دورم بودن قشنگ گیج شده بودمو که یکی از دخترا ومد سمتم ( خوب دوستا اینجا سوریا یکی از شخصیتهای که تا اخر فیک باهاش کار داریم رو بهتون معرفی میکنم چان سوریا دختری با موهای بلند کیوت و خیلی خوشگل و اگه معرفی فیک رو خونده باشید میدونید که ایشون ورزشکار (جونگ کوک هم تو فیک هست ها😂) و به احتمال زیاد 2یا 3پارت دیگه بزارم میزیم فصل 2 خوب زر زر بستع بریم ادامه)
سوریا. عهه بلخره بهوش ومدی( لبخند
( بقیه دخترا ومدن سمتم)
ا.ت یه دستمو روی پیشونیم گذاشتم و گفتم اره خوبم (اروم و ضعیف) ببخشید اینجا کجاس چرا ما رو اوردن اینجا
سوریا. اینجا مرزه اینا تا فردا صب میان مارو جدا میکنن ونایی که خوشگل باشن رو میفروشن تا بقیه باهاشون حال کنن ونای دیگه رو همه اعضای بدنشون رو در میارن و میفرشون و جسدشونو اتیش میزنن
ا.ت با ترس به ون دختر که حتی اسمش هم نمیدونستم خیره شدم و گفتم ت... تو اینا رو از کجا میدونی نکنه از همونایی
سوریا. نه بابا چی میگی ما همه اینو میدونیم (ا. ت یه نگاهی به بقیه انداخت که دخترا باهم سر تکون دادن)
سوریا. اما فکر کنم تو رو بفروشن چون خیلی خوشگلی
ا.ت چی میگی من از اینجا میرم بعدم تو خودت هم خیلی خوشگلیا
سوریا. اره میدونم منم میفروشن احتمال زیاد ( ناراحت) اما وایستا ببینم تو چجوری میخای از اینجا فرار کنی ما الان وسط بیابونیم ونایی که بیرونن همه مصلح هستن و به محضه بیرون رفتن میکشنمون بعدم در قفله چجوری میخای از اینجا فرار کنی مگه وسطع بیابون جایی رو بلدی
ا.ت یه فکر میکنم (یه نگاهی به بقیه دخترا کردم و گفتم) شما دوست دارید از اینجا برید
لینا(اسم یکی از دختراس) معلومه من میخام برگردم پیش خانواده ام ونا بهم گغتن میبرنم المان اما الان مبخان اعضای بدنمو بفروشن (گریه
ا.ت رفتمو بغلش کردم و گفتم اول بیاین همو بشناسم من کیم ا.ت هستم
سوریا منم چان سوریام.و.......... همه خودشونو معرفی کردن
چند مین بعد
ا.ت رفت جای در اسکان و به قفل در نگاه کرد و یهو برگشت سمت دخترا و گفت.
بچهها بچهها پیدا کردم ( ذوق و خوشحال
سوریا. چیو پیدا کردی ا.ت ( ذوق و تعجب
ا.ت راه فرار رو(خوشحال و خنده
خوب بمونید تو خماری تا شرط ها برسن(راستی تهیونگ و جونگ کوک از فصل بعدوارد فیک میشن بلههه) واشرط ها 12لایک و6 کامنت 🙂🙂😃❤️
ویو ا.ت داشتم به لیسان فوش میدادم که یهو یکی یه چیزی جلوی دهنم گرفت و بیهوش شدم
ویو ا.ت 1 روز بعد
ا.ت وقتی چشمامو باز کردم دیدم تو یه اسکانیم که به ماشینا وصل میکنن و برای سفر ازش استفادع میکنن و حدود 8یا9تادختر دیگه هم دورم بودن قشنگ گیج شده بودمو که یکی از دخترا ومد سمتم ( خوب دوستا اینجا سوریا یکی از شخصیتهای که تا اخر فیک باهاش کار داریم رو بهتون معرفی میکنم چان سوریا دختری با موهای بلند کیوت و خیلی خوشگل و اگه معرفی فیک رو خونده باشید میدونید که ایشون ورزشکار (جونگ کوک هم تو فیک هست ها😂) و به احتمال زیاد 2یا 3پارت دیگه بزارم میزیم فصل 2 خوب زر زر بستع بریم ادامه)
سوریا. عهه بلخره بهوش ومدی( لبخند
( بقیه دخترا ومدن سمتم)
ا.ت یه دستمو روی پیشونیم گذاشتم و گفتم اره خوبم (اروم و ضعیف) ببخشید اینجا کجاس چرا ما رو اوردن اینجا
سوریا. اینجا مرزه اینا تا فردا صب میان مارو جدا میکنن ونایی که خوشگل باشن رو میفروشن تا بقیه باهاشون حال کنن ونای دیگه رو همه اعضای بدنشون رو در میارن و میفرشون و جسدشونو اتیش میزنن
ا.ت با ترس به ون دختر که حتی اسمش هم نمیدونستم خیره شدم و گفتم ت... تو اینا رو از کجا میدونی نکنه از همونایی
سوریا. نه بابا چی میگی ما همه اینو میدونیم (ا. ت یه نگاهی به بقیه انداخت که دخترا باهم سر تکون دادن)
سوریا. اما فکر کنم تو رو بفروشن چون خیلی خوشگلی
ا.ت چی میگی من از اینجا میرم بعدم تو خودت هم خیلی خوشگلیا
سوریا. اره میدونم منم میفروشن احتمال زیاد ( ناراحت) اما وایستا ببینم تو چجوری میخای از اینجا فرار کنی ما الان وسط بیابونیم ونایی که بیرونن همه مصلح هستن و به محضه بیرون رفتن میکشنمون بعدم در قفله چجوری میخای از اینجا فرار کنی مگه وسطع بیابون جایی رو بلدی
ا.ت یه فکر میکنم (یه نگاهی به بقیه دخترا کردم و گفتم) شما دوست دارید از اینجا برید
لینا(اسم یکی از دختراس) معلومه من میخام برگردم پیش خانواده ام ونا بهم گغتن میبرنم المان اما الان مبخان اعضای بدنمو بفروشن (گریه
ا.ت رفتمو بغلش کردم و گفتم اول بیاین همو بشناسم من کیم ا.ت هستم
سوریا منم چان سوریام.و.......... همه خودشونو معرفی کردن
چند مین بعد
ا.ت رفت جای در اسکان و به قفل در نگاه کرد و یهو برگشت سمت دخترا و گفت.
بچهها بچهها پیدا کردم ( ذوق و خوشحال
سوریا. چیو پیدا کردی ا.ت ( ذوق و تعجب
ا.ت راه فرار رو(خوشحال و خنده
خوب بمونید تو خماری تا شرط ها برسن(راستی تهیونگ و جونگ کوک از فصل بعدوارد فیک میشن بلههه) واشرط ها 12لایک و6 کامنت 🙂🙂😃❤️
- ۵.۱k
- ۰۶ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط