بارون نمیومد ولی هوا خیلی دل بود

🌤️بارون نمیومد ولی هوا خیلی دل بود...
گفتم برم بیرون یه قدم بزنم ، یه نفس بکشم!
زدم بیرون
از کجا تا کجا رفتم تو یه خیابونی که چراغ داشته باشه...درخت داشته باشه...یجوری باشه که آدم هوس کنه قدم بزنه.
رفتم تو خیابون...
دیدی یه وقتایی گریَت نمیادو زور میزنی گریت بگیره؟
داشتم زور میزدم تا یه حس و حال کوچیکی تو دلم بجوشه!
نه...نبود هیچ حسی!
یکم نگا کردم به آدما
دلم واسه خودم تنگ شد، گوشه ی لبمو کج کردمو سرمو تکون دادم که چته لامصب؟!
جواب نداشتم واسه خودم
سریع سوار تاکسی شدمو برگشتم خونه.
به حرفای راننده تاکسی ام فقط سرمو تکون میدادم!
رسیدم خونه و بدون اینکه موسیقی گوش کنم رفتم که بخوابم
خودمو جمع کردم و لاحافو انداختم رو سرمو یه آه بلند از ته دلم کشیدم.
خیلی دلم تنگ شد واسه اینکه دلم تنگ شه واسه کسی...!
گوشی رو چک کردم اما فقط چون آلارمشو تنظیم کنم
که صبح خواب نمونم...همین!
#عاشقانه_منو_آقامون👫🏻
#دلنوشته_توت_فرنگی🍓🌸
#دلبرون🦋☁️
#کُنج_دلبر🧡🎀🌱
#فان_توت_فرنگی🥳
#توت_فرنگی_خوشحال🌺
#توت_فرنگی_غمگین🥀
#هشتک_توت_فرنگی🧤
دیدگاه ها (۵)

🌱نمیتونم بهت قول بدم کنار من... بی دردترین آدم روی زمین میشی...

☘️فراموشی رو بلد باش، بی خیالی رو بلد باش!زندگی همیشه هم به ...

✨آدم هایی که ما را رنج میدهند،خیلی اوقات رنج کشیده های هستند...

🌱با بعضی از شعر ها میشورد مُردمثل این شعر از نزار قبانی:"رفت...

شوهر دو روزه. پارت۸۲

پارت ۹ فیک دور اما آشنا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط