من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید...
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید...

هر که دارد ز شما مرغ اسیری به قفس...
برده در باغ و به یاد منش آزاد کنید...!!
دیدگاه ها (۲)

خسته ام از کوچه های نم زده از شروع  فصل  سرد  غم  زده از فشا...

گریه ی من،برای "خودم" نیستمن تو را بخشیدم!!...برای تو گریه م...

به تیر تیز مژگانت، دلم صدبار می لرزیدبه دستانت که لب دادم، ش...

غصه ی دنیا ندارم، چون تودنیایم شدیحسرت فردا ندارم، چون تو،فر...

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنیدقفس ام را برده به باغاو دلم ...

چه شود گر تو دلم شاد کنی مرغ دل از قفس آزاد کنیرحم کن ورنه خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط