وقتی محبوب ترین توی دانشگاه بود و
وقتی محبوب ترین توی دانشگاه بود و.....
.
.
.
و پاشدم گفتم ...
فکر کنم تا جایی منو میشناسید ولی نه خوب پس معرفی میکنم خودمو من لی ات هستم دختر آقای لی سان من تو شرکت پدرم طراح هستم
& خوشبختیم دخترم میتونی بشینی
همچنین و یه تعظیم ریز کردم و نشستم
معلم رفت پای تخته و شروع به توضیح کردن داد .بعضی وقتا صدای بچه ها میشنیدم که می گفتن باورم نمیشه یعنی اون دختره دختر لی سان رییس بزرگترین شرکت که رده دوم ؟و.... اما زیاد اهمیت نمیدادم آخه چرا دروغ بگم ؟ ولش همین طور که فکر می کردم و به معلم گوش میدادم زنگ خونه زده شد چون روز اول زود میریم خونه . همه رفتن موندیم منو و یونجی بعد اینکه وسایلمون جمع کردیم رفتیم خونه .
(پرش زمانی به خونه)
سلام بابا (علامت بابا ات¥)
¥سلام دخترم روز اول چطور بود؟
خسته کننده مثل همیشه
¥لباساتو دربیار بیا نهار
نه مرسی من گشنم نیست بابا تو بخور
¥ باش ولی گشنت شد به من غر نزنی(لبخند)
آراسو(باشه) (لبخند)
کوک ویو
زنگ خونه زده شد رفتیم خونه قرار بود با پسرا بریم بیرون که هم بگردیم هم خواهرای پسرا باهم برن خرید رسیدم خونه به مامانم و بابام سلام دادم رفتم اتاق و ساعت نگاه کردم
-قراره ساعت ۶ بریم الان ساعت ۲ بگیرم بخوابم که اصلا حال ندارم
تا رفتم رو تخت یاد اون دختره افتادم اسمش چی بود ؟لی..لی..آها لی ات عجب دختر پرو نترسی بود بعد سال ها یکی جلوم ایستاد تو همین فکرها بودم که خوابم برد......
شرایط:
لایک5
#کوک #تکپارتی#کره_جنوبی #بی_تی_اس #جونگکوک #نامجون #یونگی #زیبا #سناریو #درخواستی #جیمین #جین #تهیونگ #هوسوک #هوپی #جیهوپ #کیپاپ
.
.
.
و پاشدم گفتم ...
فکر کنم تا جایی منو میشناسید ولی نه خوب پس معرفی میکنم خودمو من لی ات هستم دختر آقای لی سان من تو شرکت پدرم طراح هستم
& خوشبختیم دخترم میتونی بشینی
همچنین و یه تعظیم ریز کردم و نشستم
معلم رفت پای تخته و شروع به توضیح کردن داد .بعضی وقتا صدای بچه ها میشنیدم که می گفتن باورم نمیشه یعنی اون دختره دختر لی سان رییس بزرگترین شرکت که رده دوم ؟و.... اما زیاد اهمیت نمیدادم آخه چرا دروغ بگم ؟ ولش همین طور که فکر می کردم و به معلم گوش میدادم زنگ خونه زده شد چون روز اول زود میریم خونه . همه رفتن موندیم منو و یونجی بعد اینکه وسایلمون جمع کردیم رفتیم خونه .
(پرش زمانی به خونه)
سلام بابا (علامت بابا ات¥)
¥سلام دخترم روز اول چطور بود؟
خسته کننده مثل همیشه
¥لباساتو دربیار بیا نهار
نه مرسی من گشنم نیست بابا تو بخور
¥ باش ولی گشنت شد به من غر نزنی(لبخند)
آراسو(باشه) (لبخند)
کوک ویو
زنگ خونه زده شد رفتیم خونه قرار بود با پسرا بریم بیرون که هم بگردیم هم خواهرای پسرا باهم برن خرید رسیدم خونه به مامانم و بابام سلام دادم رفتم اتاق و ساعت نگاه کردم
-قراره ساعت ۶ بریم الان ساعت ۲ بگیرم بخوابم که اصلا حال ندارم
تا رفتم رو تخت یاد اون دختره افتادم اسمش چی بود ؟لی..لی..آها لی ات عجب دختر پرو نترسی بود بعد سال ها یکی جلوم ایستاد تو همین فکرها بودم که خوابم برد......
شرایط:
لایک5
#کوک #تکپارتی#کره_جنوبی #بی_تی_اس #جونگکوک #نامجون #یونگی #زیبا #سناریو #درخواستی #جیمین #جین #تهیونگ #هوسوک #هوپی #جیهوپ #کیپاپ
- ۳.۱k
- ۰۱ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط