تو نیستی و من دلتنگم

تو نیستی و من دلتنگم؛
تنِ تو به من نزدیک نیست،
اما در وجودم پنجره‌ای
رو به تو باز است..‌
من در آرزوی دیدنت ویران شده‌ام،
تو را در قلبم به آغوش میکشم،
در شعرهایم می‌سرایم
و در نوشته‌هایم پنهان میکنم
بدان که تا ابد چشمانم
به سوی تو خیره خواهد ماند...

#مریم_عباسی
دیدگاه ها (۱)

نفس های اخر زمستان است. خسته از نشستن پشت پنجره و خیره به در...

💭آنگاه را به یاد دارم که بهارپاورچیناز ایوان خانه پدری سر می...

برايت چاي خواهم ريخت برايم زندگي دم كن..

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

شب، بوی گیسوانت را دارد.بادی که از سمت پنجره می‌وزد، ردّ لبخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط