چند شاتی

چند شاتی
#درخواستی
Part: ²
: داشتم با هانا حرف میزدم
=: وایییییییی ا. تتت
: چتهه
=: اون پسرع بود که با من اومددددد
: خب
=: واییییییییییییییی خیلی خوشگله روش کراش زدمممم
اسمش تهیونگه و دوست جونگکوک مربی مونه
: اوووو.... اره پسر خوشگلی بودـ
حرف ا. ت با صدای یه پسری نصفه موند
#: سلام
: سلام بفرمایید؟
#: عهه من اسمم بک هیونه
: خوشبختم منم کیم ا. ت هستم
#: عه میخواستم بگم که من خیلی ازتون خوشم اومده میتونم شمارتونو داشته باشم
: میخواستم جوابشو بدم که با صدای مربی ساکت شدم
_: هوی بک هیون اینجا جای اینجور کثافت کاریا نیست هرکی میاد باشگاه سریع ازش شماره میخوای
#: عاا.. ببخشید مربی
_: دیگه نبینم اینجور کارا رو کنی
: وقتی جنگکوک داشت با اون پسره حرف میزد چشماش انگار چیزی توش بود یه جور حرف یا حسی که راجبش مطمئن نباشه
یه چیز عمیق
: عا.. خیلی ممنون
_: خواهش
داشتم رد میشدم که دیدم تهیونگ به هانا چشمک زد
=: وایییییییی ا. تتتتتت دیدیییییی
: چیوو؟
=: تهیونگ بهم چشمک زددددددد
: دروغ
=: به خداااااا
: اخی.. عاشق شدی رفت
=: ا. ت یه چی بگم
: هوم؟
=: شمارشو گیر آوردم
: دروغ میگی
=: بخداااااا
: تو دیگه کی هستی.. از کجا حالا پیداش کردی
=: رفتم دفتر جونگکوک که شهریه بدم
: خب
=: دیدم گوشیش زنگ خورد خودش نبود
: خبببب
=: بعد دیدم تلفن قط شد قفل گوشیش باز بود منم از فرصت استفاده کردم و شمارشو برداشتم
بعد یهو دیدم از در اومد تو پشمام ریخت
ولی زود جمع ش کردم نفهمید😂😂
: وای خدا لعنتت کنه من جات بودم سکته میکردم
=: منم مردم از استرس گفتم نفهمه
: خب الان میخوای چیکار کنی
=: هیچی.... دو دلم دلم میخواد بهش پیام بدم ولی میترسم
: نمیدونم اگه دوسش داری و حست واقعیه به نظرم انجامش بده
=: واییییییی خیلی دوسش دارم اهاااااا راستی خوب کوک بهت چسبیده بودد هااا
: چ.. چییی
=: تو باشگاه اومد از پشت بغلت کرد
: کثافتتتت چرا ضر میزنی بغلم نکرده بوددددد داشت بهم یاد میداد چجوری وزنه بزنم
=: اهااااا منم خررر
: به خدا همین بود
=: انتظار داشتم لب بگیرید(طعنه)
: ای کثافتتتتتتتت
و افتادن دنبال هم بعد باهم رفتن خونه ی هانا
: هانا یه حوله بده
=: بیا
: مرسی
آخیشششششش چقد چسبیددددد
=: اره بعد باشگاه و کار حموم خیلی میچسبه
: اوهوم راستی غذا ها رسیدن؟
=: اره الان رسیدن
صدای پیامک از گوشی هانا:
ناشناس: سلام چطوری خوشگله
: این کیه؟
=: نمیدونم!
=: سلام بفرمایید؟
ناشناس: جوون  چه خانوم خوشگلی
=: عمرتون
ناشناس: منم کیم تهیونگ
=: جیغغغغغغغغغغ
: چتهههعه وحشییییی کر شدم
=: ا. تتتتتت تهیونگهههه
: واقعاااااا
=: اره اینهههههه چی بهش بگم حالاااا
: بهش بگو شناختم بفرمایید؟
=: عوا سلام خوبید بله؟
: من گفتم اینو بگو؟ 😐
=: گفتم ناراحت نشه😁
: 😐
: خب چی میگهه؟
=: جیغغغغغغغغغغ
: دردددددددددددد.. چتهههههههه پفیوززز
=: میخواد همو ببینیممممممممممم
: پشمام واقعاااا
=: واییییییی
: تو چی گفتی؟؟
=: گفتم بااشه
: عجب... خب بریم برای غذا من گشنمه
=و : حملهههههه
داشتیم غذا میخوردیم که یهووو....
ادامه دارد....
دیدگاه ها (۰)

هپی 205 تایی شدنموننننننننننن مبارکههههههههه❤مرسی از حمایتات...

چند شاتی#درخواستیpart: ³داشتیم غذا میخوردیم که گوشی هانا زنگ...

چند شاتی#درخواستیPart: ¹سلام من ا. ت هستم 21 سالمه من تو شرک...

چند شاتیPart: ⁴(end) ا. ت: کیـــحرفش با ورود پلیسا به خونه ن...

هرزه ی حکومتی پارت ۲که کوک بلند شد و.... رفت سمت ا/ت ونشست ک...

love Between the Tides³⁴شب برگشتم خونه ا/ت: تهیونگ تهیونگ: ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط