در تاریکی بی آغاز و پایان

🌱🍒در تاریکی بی آغاز و پایان
دری در روشنی انتظارم رویید
خودم را در پس در تنها نهادم
و به درون نهادم
اتاقی بی روزن تهی نگاهم را پر کرد
سایه‌ای در من فرود آمد
و همه شباهتم را در ناشناسی خود گم کرد
پس من کجا بودم ؟
شاید زندگی‌ام در جای گمشده‌ای نوسان داشت
و من انعکاسی بودم
که بی‌خودانه همه خلوت ها را به هم می‌زد ...🌱🍒

#سهراب_سپهری
دیدگاه ها (۰)

🍒🌱اگر قرار بود بیانیهٔ مراقبت از خودی بنویسم،احتمالاً می‌نوش...

🌱🍒بخوانمتیا نخوانمت…سکوت میکنمفریاد میکشمقراری برای سکوت قرا...

🍒🌱کاش.. ای کاش آب می‌بودم گر توانستمی آن باشم که دلخواه منست...

🌱🍒لکنت شعر و پریشانی و جنجال دلم...؛چه بگویم که کمی خوب شود ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط