خواب دیدم ما را

خواب دیدم ما را ،
بُریدند و به کارخانه‌ی چوب بری بردند !
آن که عاشق بود پنجره شد ،
آن که بی رحم، چوبه‌ی دار ،
از من اما دری ساختند برای گذشتن ...!
دیدگاه ها (۴)

زن به اندازه ی تمام ظرافت های زنانه اش قدرتمند است،فقط کافیس...

زندگی میتواند فوق العاده باشد،اگر دیگران مارا به حال خودمان ...

😀 😀

بعضی از آدم ها گویی فقط از شنیدن دروغ بیزارند،ولی با گفتنش م...

My violent mafiaseason2Part9صبح روز بعد ویو ا.ت با الارم گوش...

صدای خنده هایش گوشم را پر کرده بود ؛ گویی از روی قصد با صدای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط