وقتی برای اولین بار میری کنسرت و اون میبینتت

وقتی برای اولین بار میری کنسرت و اون میبینتت ...

۲/۳
ویو مهدیا
پسرا اومدن و همه شروع کردن به تشویق کردن
پسرا هم شروع کردن به خواندن آهنگ های
Run bts,mic drop, batter , I need you, yet to come , و ...
آهنگ ها تمام شد ولی از همون اول جونگکوک داشت من رو نگاه میکرد خداا پسرا داشتن حرف میزدن و وقتی موقع خداحافظی شد یکی از کارکنان اومد پیشم و گفت
#ببخشید خانم ،آقای جئون پشت صحنه کنسرت کارتون دارند
+م،من؟! منو کار داره؟!
#بله
+باشه میرم
همه آرمی ها همه رفته منم رفتم پشت صحنه ولی فکر کنم یکم بد موقع رفتم چون پسرا داشتن لباس عوض میکردن و اولین نفر هم کوک بود و جیهوپ تا دیدمشون برگشتم
+من ،من هیچی ندیدم به خدا
جیهوپ:برای چی اینجایی از کارکنان که نیستی چون تو خیلی خوشگلتری
_(کوک): من گفتم بیاد
کوک دست من رو گرفت و برد یه گوشه گفت
_ببین می‌دونی از همون اول هم داشتم تو کنسرت تو رو نگاه میکرد اونقدری خر نیستی که نفهمی
+یااا یه بلانسبت بگو
_(خنده) باشه ببخشید میای با هم دوست بشیم
+سرفه) چ،چی؟!دوست!!
_اره دوست +خ،خب باشه
_ایول پس میای بریم خونه ما
+ما؟!
_یعنی خونه مشترک من و اعضا
+آها راستی خب...
یعنی چی قبول کنم برم خونه هفتا پسر وایی مهدیا چی میگی اونا اعضا بی تی اس هستن
_هوی هوی کجا رفتی ؟!
+اینجام باشه میام
_خوبه
با کوک رفتیم داخل ون که جین گفت :چرا هرچی می‌شمارم یکی اضافه هست
نامجون :چی ؟!
جین؛نگاه کن یه کله اونجا اضافه هست
جیمین :هیونگ اون مهدیا هست دوست کوک
جین :دوست کوک یا دوست دختر کوک کدوم ؟!
_هیونگ !
جین:اوکی اوکی
با پسرا رفتیم خونه اونها
که جین گفت
کوک چرا پاکت شیر موز رو انداختی وسط خونه
_هیونگ غلط کردم
جین:دیگه دیره
جین و کوک افتادن دنبال هم
جین:وایستا کاریت ندارم
_هیونگ نامجون هیونگ هم وقتی ظرف میشکست همین رو می گفتی ولی بعدش میزدیش
نامجون :هی چرا از من مایه میزاری
یونگی:بس کن اینجا مهمون هست ها
که جین کوک وایستادن و جین یه پس کله ای نصیب کوک کرد و ...
نظر یادت نره!

#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JUNGKOOK