باز دلتنگ توام میل بیابان دارم

باز دلتنگ توام میل بیابان دارم
امشب اندازۀ صحرای تو باران دارم

کوه آتش به دلم هیچ، کسی می‌داند
که من از داغ تو در سینه چه پنهان دارم؟!

آه، بیدار کن از خواب گران دریا را
که من آشفته‌ام امشب سر طوفان دارم

رفته‌ای می‌رسد از راه، غمت دور و دراز
بی تو با این دل بی‌حوصله مهمان دارم

تو گل و سبزه‌ای و بوی بهاران داری
من خسته همۀ سال زمستان دارم

سر من را به خدا شانۀتان مختصر است
دلی از خاطرۀ دوست پریشان دارم ...
دیدگاه ها (۴)

این متن واقعا دلتنگ کننده است ...وقتی پشت سر پدرت از پله ها ...

با من بگو تا کیستی, مهری؟ بگو, ماهی؟ بگو خوابی؟ خیالی؟ چیستی...

تو می خندی و جاری می شوم با عطر شب بوهااز اینجا میروم تا بیک...

ﺁﻗﺎﺍﺍﺍﺍ میگن دخترا خنگن قبوووووول ....همیشه روی مخ هستن قبوو...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

پارت : ۳۱

فاطمه واژه ی بی خاتمه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط