هوایم داشت

_
هوایَم داشت
رفته رفته
خراب تر می شد

و اشک،
در چَشمانَم
بیشتر ُبیشتر

به گُمانم
شباهنگام
چیزی شبیه به تو
درونم
شروع به باریدن کرده بود...!
#جمال_ثریا
دیدگاه ها (۲۳)

در تمامِ شب چراغی نیستدر تمامِ روزنیست یک فریاد.چون شبانِ بی...

در این سرای بی‌کسی نشسته‌ام به در نگاه می‌کنم دریچه آه می‌کش...

‌من پا به پای موکب خورشید یک روز تا غروب سفر کردم دنیا چه کو...

‌فاصله‌ها هرگزمانعی برای دوست داشتنبرای عشق نیستند.درست؛ اما...

ملکه قلبم پارت۱۰

این روزها چقدر دلم برای صدای باران و باریدن برف تنگ شده.خیلی...

{ای حکام ظالم و خیانتکار عربی!..}

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط