رفته بودم  سوی قبرستان شهر...هر که را دیدم سوا خوابیده بود!د...

این پنجرهلبریزِ نگاهی نگران استبس منتظرم تا که بیایی و بمانی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط