برای درک کردن حرف های هادسون هورنت خیلی سنمون کم بود ولی زمانی که به این حرفایی که میزنه گوش میدم واقعا متوجه میشم که چی میگه و داره راجب اطرافیان بی معرفت اون دوره هایی که یه ماشین مسابقه افسانه ای بوده داره حرف میزنه و میگه من به خودم اهمیت میدم ولی زمانی که به هوش اومدم رفتم سراغشون و منو قبول نداشتن و بهم اعتماد نمی کردن بیشتر ادما در حال حاضر همینجوری هستن باهاشون ارتباط می گیری ولی زمانی که بهشون خوبی میکنی یه مدت که میگذره بی معرفیتشون نشون میدن یعنی اینکه دیگه ارزش نداره که وقتت برا اونا تلف کنی و اینجا هم هادسون هورنت داشت می گفت که به خودتون اهمیت بدین و زمانی که اون ادم هارو بی معرفتی هاشونو به یاد میارید و بی محلیشونو میبینید متوجه خواهید شد که دیگه ارزش نداره که وقتتون باهاشون تلف کنید و باید باهاشون قطع ارتباط کنید این حرفایی که هادسون هورنت زده بود خیلی قشنگ بود