من نام تو را در پسینه باران

من نام تو را در پسینه باران
بر فراز تلی از احساس
بر آن دشت رو به مشرق
خواهم کاشت
تا نگاه هر رهگذر
چون اولین تابش آفتاب
از حضورت
مشتی امید برچیند


#امیرعلی_قربانی
#وطنم
دیدگاه ها (۴۰)

می‌شنــوم صــدای اب رامی‌فهــمم نـــاز رود راتــن می‌ســـایـ...

عجب گلریزانیهرس را بهانه کرده است داس سر می‌برد غنچه‌ها را#ا...

لبـــریــزم از دلتـــنگیچنان کههر لحــظه پنــجره‌ای می‌شـــک...

درد دارم و نمیدانم از کجابغض دارم و در نمی‌آید صداگاه میل...

پارت چهارم:داستان از دیدگاه تهیونگ: چند روزی بود که جونگکوک ...

میان دو نگاه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط