چی میتونه غم انگیزتر از

چی میتونه غم انگیزتر از
این بیتِ شهریار باشه:

" آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی
کی بود؟
کجا رفت؟
چرا بود و چرا نیست...

#عاشقانه
#خاص
دیدگاه ها (۰)

روزی چارلی چاپلینجوکی را برای تماشگران تعریف کرد و همه خندید...

فارغ از هر فاصله و دغدغه‌ایبی هوا دلت تنگِ ما نمی‌شود یک شب....

ثانیه ثانیه عشق تو عجب پیرم کردآتشی بودی و چشم تو چه پا گیرم...

گاهی غمی روی دلت سنگینی میکنهک ن میشه تحملش کرد،، و ن فراموش...

اون روزا که هیچکی دور من نموندتو رفیقم بودیتو یه نردبون واسه...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

ماجراهای زوبل و اریکا و گانگل

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط