فیک گودال

فیک: گودال
part²⁸

جانگ‌هی: ا.ت ...

" حرف نباشه "a.t

از ماشین پیاده شد ، سمت در راننده رفت و بازش کرد

" بیا پایین "a.t

سویچ بیرون آورد و از ماشین پیاده شد ، رو‌به‌روی دختر ایستاد

جانگ‌هی: زود میرم

" در ماشین قفل کن بیا "a.t

پشت در عمارت وایستادن
دستش بالا برد و زنگ در زد

بعد از گذشت چند ثانیه در عمارت باز شد
( خدمتکار)

خدمتکار: خانم ا.ت؟

" سلام اجوما ، پسرا خونن؟ "a.t

خدمتکار:بله بله توی پذیرای نشستن

" خوبه ، بیا تو جانگ‌هی "a.t

سمت پذیرای رفتن

هر چهار نفرشون روی مبل نشسته بود و به بدون هیچ حرفی به نقطه‌ی خیره شده بود

" سلام... "a.t

با شنیدن صداش به طرفش برگشتن
همه شون با هم اسمشو فریاد زدن

" ا.تتتتتتت "

خندید و ادامه داد

" چطورید پسرا؟ "a.t

همزمان از جاشون بلند شدن و به طرف دختر رفتن و در آغوش گرفتنش

جین:وای دختر میدونی چقدر ترسونیدمون

جیمین: تو چجوری الان اینجای؟

تهیونگ: ا.ت حالت خوبه؟چیزیت ...(‌نگاهش به قسمتی از سر دختر که باند پیچی شده بود افتاد)

تهیونگ:چیکار کردی؟(داد)

صدای داد بعدی از جئون بود که جای صدای بلند تهیونگ‌گرفت

" اون عوضی این کارو باهات کرده؟ (داد) "jk

" میکشمت چان "jk

اسلحشو برداشت و به سمت در رفت که دختر جلوش ایستاد

دستاش روی قفسه‌ای سینه‌ی جئون قرار داد و به چشماش نگاه کرد

" نه نه نه "a.t

" کار اون نیست ، خودم خوردم به درخت "a.t

جیمین:خوردی به درخت؟

" اره ، چان باهام هیج‌کاری نکرد بخدا راست میگم دستشم بهم نخورد، من فقط خوردم به درخت حتی شاهدم دارم ، جانگ‌هی! "a.t

با گفتن اسمش نگاهشو به جانگ‌هی داد با نگاه کردن بهش هر چهار نفرشون به طرفش برگشتن و تازه متوجه حضورش شدن

جانگ‌هی: اعممم.. سلام👋😁

تهیونگ: توی کی هستی؟

" داداش اون جانگ‌‌‌هی وقتی از دست چان فرار کردم توی جنگل گم شدم اونم کمکم کرد "a.t

جین:از دست چان فرار کردی؟واقعا؟

جیمین: چجوری؟

" بیاید بشنید بهتون میگم "a.t

به سمت مبل ها حرکت کرد

" بیاید دیگه "a.t

همگی روی مبل نشسته اند و منتظر توضیح قضیه از ا.ت بودن

" ... (مثلا داره میگه) ... "a.t

جین: واقعا بهش شلیک کردی؟ خخخخخ

جیمین: فکر‌نمیکردم همیچین زنی باشی ا.ت ههه

تهیونگ: همین که توی قلبش نخورده خوبه

" چرا؟ "a.t

تهیونگ: نمیخوام خواهر قاتل باشه

"خودمم اینو نمیخوام "a.t

" حالا حالت خوبه؟ "jk

" اره اره حالم خوبه عالیم "a.t

از روی مبل بلند شد

" نمیشه بلند شو بریم دکتر "jk

" من خوبم نیازی نیست "a.t

تهیونگ: نمیشه بلند شو باهاش برو تا از حالت مطمعن نشدم نمیشه

" آخه من خوبم "a.t

" حرف نباشه بلند شو "jk

جین:بلند شو ا.ت نگرانیم

" اوفف باشه ... "a.t

از روی مبل بلند شد

" میریم لباسمو عوض کنم ، فقط جانگ‌هی اینجا میمونه میخوام بابت اینکه بهم‌کمک کرد ازش تشکر‌کنم وقتی رفتم نزارید بره "a.t
دیدگاه ها (۲)

فیک: گودال part²⁹جانگ‌هی:واقعا نیازی من کار کار خاصی انجام ن...

_چالش پارت ۱_سوال:" یا راز های مخفی تون که کسی ازشون خبر ندا...

فیک: گودال part²⁷سمت شر آب رفتبازش کرد و آب سرد کوهستانی به ...

شوهر دو روزه. پارت۷۷

باورم نمیشه قشنگام...هنوز یه هفته نشده....هفتادتایی شدنمون م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط