حرص خوردن جونگکوک سر جینو
حرص خوردن جونگکوک سر جینو:
وقتی جینو مُرد، آخه، من گریه کردم...
این خیلی شدید بود، معمولاً به خاطر غم یا وقتی غمگین میشم گریه نمیکنم ولی وقتی همهش جمع میشه و خیلی زیاد میشه، آخه...
همچنین جینو... میتونست فقط باهاشون بجنگه... چرا باید همه چیز رو به دوش خودش میکشید؟ مگه نمیتونست؟
*صحنهی جونگکوک که اشکهاشو پاک میکنه*
باید سختتر زندگی کنی، واقعاً...
وقتی جینو داشت میمرد... دقیقتر بگم، خیلی غمگین بود، میتونم بگم دلم گرفت؟ نه اینکه غمگین باشم، ولی دلم تنگ شد و اشکام سرازیر شد.
میفهمید این یعنی چی، نه؟
*صحنهی جینو رو نگاه میکنه*
احمق!
*چشمهاشو پاک میکنه*
آییش...
اگر اون روح تو رو برگردونده، پس باید با هم زندگی رو سختتر ادامه بدید، داری چی کار میکنی؟
الان باید برم بخوابم؟ ساعت یک شب بهترین زمان برای خوابیدن هست.
مجانی؟ این همون آهنگی بود که با هم میخوندن، نه؟ *گوش میکنه* آهان، پس این بود.
کلماتش چی بود؟ خوب، تا امروز!
نه، صبر کن، اول باید متن آهنگ رو چک کنم
ᯓ Live Jungkook 250714
🐰: خب، بیاید همینجا تموم کنیم!
🐰: وقت رفتنه، پس این لایو رو قطع میکنم و میرم بخوابم~ خواب
🐰: *داروهاش رو میخوره*
🐰: اینارو به خاطر بیماری نمیخورم، ولی چند ماه قبل از ترخیص از ارتش مشکلات پوستی داشتم که هنوز برطرف نشده، پس این داروها رو امتحان کردم و با خودم آوردم. اگه جواب بدن، ادامهش میدم. میگن سلامت روده مهمه، واسه همین داروهای درمان مشکلات روده هم دارم.
🐰: اوه، راستی اینجا که هستم الکل هم نمیخورم چون گفتن با این داروها نباید الکل مصرف کرد.
🐰: و البته، خوب میشه اگه زودتر بهتر بشم، پس آره.
🐰: این دارو برای چیز جدی نیست.
🐰: آخه خب، وقت خوابمه!
🐰: تو لایو بعدی میبینمتون!
🐰: خب، خب، خب
🐰: الان دلم خواب میخواد، باید بخوابم.
وقتی جینو مُرد، آخه، من گریه کردم...
این خیلی شدید بود، معمولاً به خاطر غم یا وقتی غمگین میشم گریه نمیکنم ولی وقتی همهش جمع میشه و خیلی زیاد میشه، آخه...
همچنین جینو... میتونست فقط باهاشون بجنگه... چرا باید همه چیز رو به دوش خودش میکشید؟ مگه نمیتونست؟
*صحنهی جونگکوک که اشکهاشو پاک میکنه*
باید سختتر زندگی کنی، واقعاً...
وقتی جینو داشت میمرد... دقیقتر بگم، خیلی غمگین بود، میتونم بگم دلم گرفت؟ نه اینکه غمگین باشم، ولی دلم تنگ شد و اشکام سرازیر شد.
میفهمید این یعنی چی، نه؟
*صحنهی جینو رو نگاه میکنه*
احمق!
*چشمهاشو پاک میکنه*
آییش...
اگر اون روح تو رو برگردونده، پس باید با هم زندگی رو سختتر ادامه بدید، داری چی کار میکنی؟
الان باید برم بخوابم؟ ساعت یک شب بهترین زمان برای خوابیدن هست.
مجانی؟ این همون آهنگی بود که با هم میخوندن، نه؟ *گوش میکنه* آهان، پس این بود.
کلماتش چی بود؟ خوب، تا امروز!
نه، صبر کن، اول باید متن آهنگ رو چک کنم
ᯓ Live Jungkook 250714
🐰: خب، بیاید همینجا تموم کنیم!
🐰: وقت رفتنه، پس این لایو رو قطع میکنم و میرم بخوابم~ خواب
🐰: *داروهاش رو میخوره*
🐰: اینارو به خاطر بیماری نمیخورم، ولی چند ماه قبل از ترخیص از ارتش مشکلات پوستی داشتم که هنوز برطرف نشده، پس این داروها رو امتحان کردم و با خودم آوردم. اگه جواب بدن، ادامهش میدم. میگن سلامت روده مهمه، واسه همین داروهای درمان مشکلات روده هم دارم.
🐰: اوه، راستی اینجا که هستم الکل هم نمیخورم چون گفتن با این داروها نباید الکل مصرف کرد.
🐰: و البته، خوب میشه اگه زودتر بهتر بشم، پس آره.
🐰: این دارو برای چیز جدی نیست.
🐰: آخه خب، وقت خوابمه!
🐰: تو لایو بعدی میبینمتون!
🐰: خب، خب، خب
🐰: الان دلم خواب میخواد، باید بخوابم.
- ۹۵۸
- ۲۷ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط