شب جمعه است...دل من تنگ ضریح است حرم میخواهم

خسته ام خسته کسی هست امانم بدهد؟
بین طوفان گنه راه نشانم بدهد

هر که افتاد زمین دست به دامان کسی است
من آلوده حسین است که جانم بدهد

شب جمعه است دلم کرببلا می خواهد
فقط ارباب تواند که توانم بدهد

دل من تنگ ضریح است حرم می خواهم
کیست تا کعبه ی شش گوشه نشانم بدهد
دیدگاه ها (۰)

اگر پاییز نبودهیچ اتفاق شاعرانه‌ای نمی‌افتادنه موسیقی باد بو...

این برگ‌های زردبه خاطر پاییز نیستکه از شاخه می‌افتندقرار است...

خوب است ما هم مثل باران حس بگیریمهر شب سراغی از گل نرگس بگیر...

تو همچو بوی محبت زپشت پنجره هادرون ذهن شقایق خطور خواهی کردن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط