دلنوشته های من

🌱🍒چه غریبم در این دیار مادری و غریبانه به باران می نگرم. شاید کسی نیست دستم را بگیرد ومرا از این غربت نجات دهد. چه غریب مانده آرزوهایم در گذر سالیان و من غافل از آنها. جایی جا ماندم. نمی دانم کدام سال و کدام ماه و روز و ساعت . و پیدایش نمی کنم . غریب ماندم و دستم زیر باران ریز شهر مان گرفته ام . انگشتانم را زیر باران تکان می دهم و نگاهم را از مردم این شهر می دزدم.
اینجا آدمی هست که گم شده و غریب مانده زیر آوار زندگی...🌱🍒
#گیلان_من
#دلنوشته_های_من
جمعه ۱۴۰۴/۸/۹ ۱۲:۰۹
دیدگاه ها (۳)

#عکس_نوشته #believeme

🌱🍒جان نهان در جسم و تو در جان نهانای نهان اندر نهان ای جان ج...

#ژله_های_رنگی_رنگی #believeme

🍒🌱ببخش، تا سبک شوی،چون برگِ افتاده بر آبِ زلالِ مهر،که بی‌وز...

چندپارتی

دوپارتی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط