دقیقا یادمه؛
ساعت دوازده شب بود،
هیچ صدایی هم جز صدای حرکت
عقربه های ساعت سفیده رو دیوار نمیومد!
هوا ابری بود؛
خیلی ابری!
بارون دوست داشت؛
ولی آسمون رو بیشتر!
ی کتاب داشت؛
همیشه هروقت هوا ابری بود
و دلش واسه آسمون و ستاره هاش
تنگ میشد باصدای بلند میخوندش!
واسش فرقی هم نمیکرد؛
ساعت چنده؟
کجاست؟
چندبار این کتاب رو خونده؟
کسی پیشش هست گوش کنه یا نه؟!
فقط میخوند:)
ولی این دفعه فرق میکرد؛
من بودم تا گوش کنم!
به خودم اومدم؛
ی نفس عمیق کشیدم و به خوندش
گوش دادم...
ی صفحه رو ورق زد و صفحه بعد رو
شروع کرد:
یه روزی خاک قدر بارونو میدونه
ولی اون روز دیگه بارون نمیباره:)))
خاطرات یه نفر،
مثل کاشتن یه درخت تو مغزت میمونه
شاید یه روزی اون درختو ببری،
ولی همیشه ریشش میمونه...!!
هممون ی روز وسط انبوهی از خاطرات
واسه همیشه خاموش میشیم!

کتاب رو بست!
دیگه هیچی نگفت!
هیچی هیچی
ولی؛ همین چندخط؛
واسه همیشه آویزه گوشم موند!
از اون‌شب به بعد،
ی جور دیگه دوست دارم:)🫀
@فرزاد






پ.ن:عیدقشنگتون با کلی تاخیر مباااارک😘
ایشالا خاطره های که امسال می‌سازیم
انقد قشنگ باشه که یه جور دیگه دوسش
داشته باشین!🙂
خیلیییی مواظب مهربونی هاتون باشین قشنگای من!:)))




#اصکی_پست_و_کپشن_ممنوع⭕🗿
#فرزاد_فرزین
#ماه_من
#گریه_کن
#فانوس
#سوپر_استار
#مستر_شومن
#مایکل_جکسون_ایران
#farzad_farzin
#my_moon
#copy_mamnoe^_^⭕🗿
دیدگاه ها (۷۷)

ترکیب رُهام و فرزاد>>>داره باعث میشه روحم بره ی سیاره دیگه!🥲...

محبوب من؛تورا نباید زندگی کرد!تورا باید مُرد:)@فرزاد▪︎▪︎▪︎▪︎...

جوری ک دیشب تاحالا خودمُپاره کردم با موزیک چشمات>>>😍😂دیگه وا...

سم آوردم براتون؛اصن عجیباً غریبا🦦سفارشات پذیرفته میشود😂🍃▪︎▪︎...

پارت 3

پارت22

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط