کوچه ای را بود نامش معرفت

کوچه ای را بود نامش معرفت،
مردمانش با مرام از هر جهت،

سیل امد کوچه را ویرانه کرد،
مردمش را با جهان بیگانه کرد،

هر چه در انکوی بود از معرفت،
شست و با خود برد سیل بی صفت

از تمام کوچه تنها یک نفر،
خانه اش ماند و خودش جست از خطر

رسم و راه نیک هرجا بود و هست،
از نهاد مردم ان کوچه است

چونکه در اندیشه ام اینگونه ای،
حتم دارم بچه ی ان کوچه ای..!

بفرست واسه با معرفتا
دیدگاه ها (۶)

🌼به هر آنچه که فکر کنید🌻برای آن🌼کارت دعوت 🌻میفرستید🌼پس ...🌻خ...

نان خشک خوردن در جایی که محبت است، بهتر از غذای شاهانه همراه...

امـروز چهارشنبه نهم اسفندماه آرزویم این ‌است که دلت خوش باشد...

زندگی بهترین مکتب است. تجربه بهترین استاد است.طبیعت بهترین ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط