من همون نهنگی بودم

من همون نهنگی بودمـ
که برای رسیدن به تو خطر کردمـ
میان مرز ناشناخته  ترس و عشق ،
عشق و دوستــ داشتنتــ انتخابــ کردمـ
به فکر بعدش نبودمـ چه اتفاقی برامـ پیش میفته
براتــ خطر کردمـ ،
میان مرز ناشناخته ای که ناخواسته و بدون اینکه بدونمـ آیا رسیدنی در کار هستــ پیش رفتمـ .
از خودمـ گذشتمـ تا به تو برسمـ .
عشق چیزی رو به عنوان خطر نمی شناسه ،
عشق فقط راه اشاره میشه و من جز اشاره از همون نگاهی که من به سرانجامی که نامعلومـ بود رسونده
و می دونمـ این ارزش به همون رسیدن برای تو خطر کردن استـــ وگرنه عشق مفهومش از دستـــ می داد ....🦋❤❤🦋

نهنگی دید مرگش را
ولی دل به دریازد
من‌ ازپایان خویش آگاهم
اما تا ابد دوستتدارم...🫂🧿🌐

#saharshehim💖

#عاشقانه
#عزیزترینم
دیدگاه ها (۲)

جز به دیدار توام دیده نمی‌باشد بازگویی از مهر تو با هر که جه...

هر لحظه با خیال تو جانم به گفتگوست...🦋🦋 هرگز!گمان مبر که ساک...

با اینکه این دوری تحمل کردنی نیست تو انقدر بودی کنار من بفهم...

تو با عشق مو نمی زنی !دُرُست شبیه سیبی ...که از وسط دو نیم ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط