رمان برای عشق انجامش دادم

رمان " برای عشق انجامش دادم ! "
" I do it for love! "
part 5.
+ خب بگو صبر کنه الان خودم میام 
....: چشم خانم
+ چیه ، باز چی....
ایشون کی باشن ؟ آقای چانگ کجاست؟!
...: بخدا همین جا بودن با صورت زخمی و پیراهن خونی....
@ سلام خانم پارک !
میتونم داخل دفترتون باهاتون صحبت کنم؟
+ ب..بله ، بفرمائید
@ آقای چانگ ، همسرتون...
+ اون دیگه همسر من نیست ( بسیار خشن )
@ او بله ‌‌...
خلاصه ایشون چیزی که مال خودش نبوده رو برداشته و از قضا ، مال من بوده ...
+ خب به من چه ! ما جدا شدیم ... خیلی وقت هم هست ، پس کارای اون به من مربوط نیست !
اگه کاری ندارید میتونید برید ، باید به یه جلسه برسم !
@ هوم ، اما خودش چیز دیگه ای میگفت ...
+ از اولش زیاد حرف میزد ... چیز دیگه ای نیست ؟!
@ بزارید یه راست بریم سر اصل مطلب...
شما باید باهام بیایید !
+ به چه مناسبت ؟
@ همسرتون شرط رو باخته و پاشو از گیلیمش دراز تر کرده ....
+ لابد شرط گذاشته اگه باخت من و تمام اموالم به شما برسه ؟ ( با حالت تمسخر آمیز )
@ همون طور که حدس میزدم دختر باهوشی هستید ( با همچین حالتی 😏)
* دختر با خنده های حرصی ادامه حرف هاشو با حالتی عصبی به زبون آورد ... *

شرط پارت بعدی ۳ لایک

میشه شرط رو برسونید لفطا 🙃
بخودا دارم زحمت می کشم🤕
دیدگاه ها (۱)

" رمان برای عشق انجامش دادم ! "" I do it for love ! " ...

رمان " برای عشق انجامش دادم! " " I do it for love ! " ...

رمان " برای عشق انجامش دادم " " I do it for love! " ...

رمان " برای عشق انجامش دادم ! " " I do it for love ! " ...

Part 2 — No Escapeدستش روی دستگیره‌ی سرد در نشست. یه لحظه مک...

#بد_بوی#پارت_۳۳#جیمسون_چی داری میگی گریسون تو الینا میخواین ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط