وایی هیچوقت یادم نمیره
۳ سال پیش با ی پسره دوست بودم یعنی ۱۰ سالم بود . با دوست صمیم خیلی تنهایی میرفتم پارک چون خونشون بغلم بود بعد پسره فوش مادر میداد ی چند روز نیومدم اومدم دیدم نی خیالم راحت بود دوستمم اومده بود ی دفعه اومد گف به به نبودی منم نمیتونستم بگم نمیخوام برو گمشو گفت ما چجوری دوست شدیم بهش گفتم گف چه رمانتیک(مرض عنتر 😂🗿) بعد گفتم برو گمشو چند روز بعدش در مورد من شایعه درست کرد پسره ی کی.. میگیره جاتو
منم با دوستم پاشدم رفتم در خونشون ریدم دهنش از فوش خار تا مادر رید به خودش ایم گاد☺️🎀
منم با دوستم پاشدم رفتم در خونشون ریدم دهنش از فوش خار تا مادر رید به خودش ایم گاد☺️🎀
- ۷۳۲
- ۱۵ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط