بر دخمه ی تاریک روحم تار می بافند

🌱🍒بر دخمه ی تاریک روحَم تار می بافند
با رشته ی پوسیده ی افکار می بافند.
بر شیشه های اعتقادم سنگ می‌ کوبند
بر گردن رسوایی اَم افسار می بافند
هی حرف .. پشتِ حرف.. پشت ِ حرف.. پشت ِحرف ،
سبابه ها ، پشت سرم ریچار می‌بافند
رجاله گان ِ کوچه های پیش و پس - بن بست - ؛
از منجلاب ِ ذهن شان ، مردار می‌بافند
حتی درختان ِ حیاط ِ خانه ی شعرم
بر شانه هاشان ،چوبه های دار می‌بافند
این دست ها، آوازهای زخمی من را
با جیغ های زخمی ِ گیتار می‌بافند
با منطق الطیر‌ تمام آرزوهایم
هر شب مصیبت نامه ی عطار می بافند
هی درد، روی درد ،روی درد ،روی درد
این درد ها از درد من تکرار می‌بافند
جایی برای گم شدن تا مرگ می خواهم
گرچه برای ختم من، آمار می‌بافند
با مُردنم این بیت ها را هم بسوزان که...
از بیت های ساده ام طومار می‌بافند🌱🍒


((طاهره مقتدری))
دیدگاه ها (۴)

🍒🌱پنهان اگر چه داری جز من هزار مونسمن جز تو کس ندارم پنهان و...

🌱🍒من کمی بیشتر از عشق تو را می فهمم🌱🍒

🍒🌱خیالم را قسم دادم نیوفتد یاد تو هرگزنگاهت کُشت آن باطل خیا...

#عکسنوشته

موضوع : نفرین عشق سیاه پارت: دوم از زبون جی چا: توی مدرسه قب...

پارت ۳ موضوع : نفرین عشق سیاه جی چا: بعد تموم شدن صدای جیغم ...

رویای شیرین من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط