Van Gogh part 5

کوک ویو : وقتی کارم تموم شد دیدم رو تخت بیهوش افتاده اه خدا مگه چقدر باهات خشن بودم که باید اینجوری بیهوش بشی بغلش کردم بردمش حمام با یه دستم تو‌بغلم نگرش داشته بودم آب باز کردم توی‌ وان دستم کردم تو آب ببینم خوبه یا نه اروم گذاشتمش توی وان شروع کردم بدنش میشستم بهش نگا کردم هوف خدا زیادی کیوته لبش اروم بوسیدم که چشاش باز کرد
+اخخ درد می‌کنه
_ کجا هوم ؟
+ پایین
*دستش برد پایین شروع کرد پوصیت میمالید
_ خوبه دیگه درست نداری ؟
+ ب ب بالا تره
*شروع کرد شکمت ماساژ میداد از لذت و آرامش چشاش بستی تکیه‌ دادی به وان
چشات یه دفعه باز کرد نگاش کردی محکم زدی تو گوشش عصبی نگات کرد
_چه غلطی کردی ؟
+تو تو بهم تجاوز کردی
_ من بهت تجاوز نکردم شلوغش نکن
+ چرا کردی کردییییی
_ فاک خفه شو آنقدر جیغ جیغ نکن
+ ازت متنفرم
_ ایششششش
*دستش گذاشت رو دهنت
_هیسسسس خفه
*محکم با پات کوبیدی تو‌ دیکش که ناله مردونه ای کرد
_ اههه دختره
*ولت کرد از حمام رفت بیرون میخواستی از تو وان بلندشی ولی حسی تو باهات نداشتی همون‌جوری تو‌ وان موندی که یه خدمتکار زن اومد‌ کمکت کرد بردت از حمام بیرون شروع کرد لباس تنت کردن موهات برات خشک کرد خشک کرد
+ از اون عوضی متنفرم
÷ منظورتون اربابه ؟
+ اه اون لعنتی اشغال بهم تجاوز کرد
÷فکر میکنم ارباب شمارو دوست دارن
+دوست داره ؟ اون یه عوضیه فقط
÷ارباب همیشه خودشون تو اتاقشون پنهان میکردن بعضی شبا هم داد بلند میزدن ولی الان اروم شدن
+ چی بهش نمیاد
÷ من دیگه میرم خانوم
از اتاق رفت بیرون
ا/ت ویو : زد به سرم. که برم فضولی از اتاق رفتم بیرون دنبال اتاق اون عوضی می‌گشتم رسیدم به یه اتاق میخواستم درش باز کنم که .........
حمایت کنید 🖤⛓️