در قلب من خسته بجز تو احدی نیست

در قلب من خسته بجز تو احدی نیست
هر کس که بیاید به قیاست عددی نیست

گفتی به من ساده اگر پیش بیایی
هرگز به تو و سینه ی تو دست ردی نیست

من آمدم از راه و نشانی که تو دادی
دیدم که به دستان تو اصلا سندی نیست

آن لحظه گرفتار ترحم شده بودی
بر من ....و دل من که سزاوار بدی نیست

از دست خودم شاکی و در بند غرورم
هر چند که این خرد شدنها ابدی نیست

گفتی که بیا دور بمانیم از این پس
دیدم به خدا فکر تو هم فکر بدی نیست

وقتی که فراموش شده خاطره هامان
از هرچه که بین من و تو بوده ردی نیست

بهتر که همان دور بمانیم چرا که
از سوی تو دیگر نفسی ...یا مددی نیست!!!🦋🦋

#saharshehim💖
دیدگاه ها (۱)

دلم را بر می دارم...سر قراری می آیم که...باهم نداشتیم...شاید...

ای لــبت انگور یــاقوتی و چشـمانت عسـلجنس گیسـویت قصیـده،رنگ...

تـو شعـر زيبای منـیگيسوانت مثنویچشمانت غزللبت دو بيـتـیحالت ...

هاااای ابی نیلگونهااای باران زلالعطر نگاهت را پخش کن وبگذار ...

پارت ۸آنچه گذشت :هر کاری میکردم گریه هام بند نمیومد که یهو.....

شـــوقِ پــَـروآزتکپآرتی Vفقط شوق پایان داریم، نه آغازپریشون...

شـــوقِ پــَـروآز تکپآرتی V فقط شوق پایان داریم، نه آغاز ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط