خستهام آنقدر خسته دوست دارم
- خستهام ؛ آنقدر خسته ك دوست دارم :
سوار آخرین اتوبوس جا مانده در جاده شوم ،
روی آخرین صندلی کنار شیشه بنشینم و با
دستانم خودم را بغل کنم ، خودم را در شالگردنی
که دور گردنم پیچیده است فرو ببرم و . .
سرم را به شیشه سرد اتوبوس تکیه بدهم ،
چشمانم را ببندم و بدون فکر کردن به اینکه
اتوبوس کجا میخواهد برود ، بروم . .
چشمانم را ببندم و یک لحظه هم فکر نکنم ك
اصلا مقصدم کجاست ، فقط بروم . .
‹ فقط بروم تا انتهایِ دنیا
سوار آخرین اتوبوس جا مانده در جاده شوم ،
روی آخرین صندلی کنار شیشه بنشینم و با
دستانم خودم را بغل کنم ، خودم را در شالگردنی
که دور گردنم پیچیده است فرو ببرم و . .
سرم را به شیشه سرد اتوبوس تکیه بدهم ،
چشمانم را ببندم و بدون فکر کردن به اینکه
اتوبوس کجا میخواهد برود ، بروم . .
چشمانم را ببندم و یک لحظه هم فکر نکنم ك
اصلا مقصدم کجاست ، فقط بروم . .
‹ فقط بروم تا انتهایِ دنیا
- ۲.۳k
- ۱۸ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط