وقت سرودن از دل و وقت درنگ بود

وقت سرودن از دل و وقت درنگ بود
افسوس پای قافیه ی عشق لنگ بود

از لا به لای دفتر من، پر کشیده است
تیغ قلم که فاتحِ میدانِ جنگ بود

با یک اشاره راهی دشت غزل شدم
سلطان بیشه ی دلم آهو پلنگ بود

آیینه وار با تو شدم رو برو،دریغ
پاداش قلب ساده ی آیینه سنگ بود؟

وقتی فرود آمدم او اوج می گرفت
بازی عشق بازی الاکلنگ بود

دنیای کاغذی سرِ هر ماجرای او
انبوه دل نوشته ی ارتنگ و رنگ بود

#حسین_فراهانی
دیدگاه ها (۲۸)

🔸🔶 هوَ مَعَکُمْ أَيْنَ ما کُنْتُمْ📎 او با شماست هرجا که باش...

عشق در فراق اگر زنده بماند عشق استدر وصالش که همه مُدعی اند ...

به دنبال تو میگردم...یه سبک متفاوت😊

بمان برای کسی که میداند ماندن را...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط