وقتی به مرگ فکر میکنم ترس تمام وجودمو فرا میگیره
-وقتی به مرگ فکر میکنم ترس تمام وجودمو فرا میگیره..
+ ولی ساده تر از چیزیه که فکرشو میکنی..بار اول که تجربه اش کنی، بار دوم حسش نمیکنی مثل روحی که مرده، مثل قلبی فقط میتپه و جسمی که با تمام زخم هاش خودشو بغل کرده...
-اصلا مگه مرگ اول و دوم داره؟!
+نمیدونم ولی حداقل برای من داشت..مرگ اولم رو وقتی حس کردم که درخشش ستاره ی چشمهاش، روی چشمای تاریک من افتاد...
ولی مرگ دوم و واقعیم وقتی بود که فهمیدم اون ستاره ها که تمام وجود من شدن، هرگز برای من نمیشن...
#𝓳𝓪𝓶𝓪𝓲𝓼 : 𝓶'𝓪𝓲𝓶𝓪𝓲𝓼-𝓽𝓾 𝓱𝓶?
+ ولی ساده تر از چیزیه که فکرشو میکنی..بار اول که تجربه اش کنی، بار دوم حسش نمیکنی مثل روحی که مرده، مثل قلبی فقط میتپه و جسمی که با تمام زخم هاش خودشو بغل کرده...
-اصلا مگه مرگ اول و دوم داره؟!
+نمیدونم ولی حداقل برای من داشت..مرگ اولم رو وقتی حس کردم که درخشش ستاره ی چشمهاش، روی چشمای تاریک من افتاد...
ولی مرگ دوم و واقعیم وقتی بود که فهمیدم اون ستاره ها که تمام وجود من شدن، هرگز برای من نمیشن...
#𝓳𝓪𝓶𝓪𝓲𝓼 : 𝓶'𝓪𝓲𝓶𝓪𝓲𝓼-𝓽𝓾 𝓱𝓶?
- ۴.۹k
- ۰۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط