درود.
دیروز باد از مدت ها یه تولد خیلی خوب رفتم و واقعا بهم خوش گذشت.
و خیلی باحال بود که چند روز پیشش داشتم به یکی از دوستای دیگم میگفتم دلم میخوای اکیپی بریم خونه یکی از دوستامون از بعد مدرسه اینا وقت بگذرونیم.
بعد روز پنجشنبه از ۱۱ صبح تا شب خونشون بودیم دیگه اینقدر راحت بودیم که لباس خونگی پوشیدیمم😔
ناهار و شام رو اونجا بودیم کلی بازی چالش انجام دادیم خلاصهه که عالیی بود😭🤏🏻🤏🏻
ببخشید زیاد حرف زدم بوسس بهتون ✨
دیدگاه ها (۷)

گفت خب ایراد تو چیه؟گفتم زیاد فکر می‌کنم، خیلی، بی‌نهایت، به...

و همه ی ما میتوانیم تبدیل به یک غریبه برای همدیگر شویمم.. و ...

خواستید حرف بزنیم

پارت اولو خیلی طولانی گذاشتم شروع رمان :اگه طُ نباشی یکی د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط