شب های بی ترانه ، نمانه...

.
گناهم باور این روزگار بود

فریبی را که خوردم بی گناه بود

ولی جرم من از دست دلم بود

که هرجا پا گذاشتم بی وفا بود

#شعر
#موسیقی
دیدگاه ها (۴)

پیرمردی در جوانی عاشق مریم میشود ولی به او نمیرسد... !

در کشور ما دست جوانان همه تنگه...

تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی تا شب نرود صبح پدیدار نباشد...

هرگاه خبر مرگم را شنیدی در پی مزاری باش که بر سنگش نوشته : ساده بودم ، باختم !

دست بردار از سرِ دیوانگی هایِ دلمپا بکش از غصه و اندوهِ دنیا...

بیوگرافی حمید شعرریس

🥀🕊💔😭دارد زمان آمدنت دیر می شوددارد جوان سینه زنت پیر می شودو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط