من خیلی وقته که مردم

من خیلی وقته که مردم🖤
اون زمانی ک بغضمو تو گلو خفه کردم و جرات شکستنش رو نداشتم
اون زمانی ک مجبور شدم غرورم رو بشکنم
اون زمانی ک تحقیر شدم و خودم رو به نفهمیدن زدم
اون زمانی ک به جای حرف حساب نامربوط ترین حرف ها را شنیدم و دم نزدم.
یه زمانی میرسه که دیگه هیچ چیزی برات مهم نیست؛
فقط میخوای زودتر بمیری و دیگه زندگی نکنی.
الان دقیقا من توی همون وضعیت هستم
خدایا دیگه توان این زندگی خسته کننده رو ندارم!
زندگیم شده مثل یه سریال امروز خودشو میبینم
فردا تکرارشو!
اینو کسی نمیفهمه فقط تو میفهمی
ک گریه کردنمو دیدی
زار زدنمو دیدی
بغضمو دیدی
دیدی ک خیلی وقتا اشک تو چشام جمع بود سرمو بلند نمیکردم ک کسی اشکِ تو چشامو ببینه
خدایااا میشه بمیرم و خانوادم نفهمن؟!🖤🥀
دیدگاه ها (۲۵)

بدرک ک همش آرزو مرگ میکنم!بدرک ک همش گریه میکنم!بدرک ک حالم ...

ط همونی ک وقتی باهات حرف میزنم حالم‌خیلی خوبهاصن همونی هستی ...

شدی قلب و تن روحم🤍:(شدی بالُ پرُ جونم🫀شدی همه‌ی منظورم😍شدی گ...

دختر بودن ینی دفن کردن آرزوهات!من دخترم وقتی ناراحت میشم!نمی...

شبی ک ولم کردی...اون شب بارون میبارید...یوری با قیافه ای شوک...

رمان جونکوک ( عمارت ارباب)

جیمین فیک زندگی پارت ۶۵#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط