The moon in the night sky

💰روزی مردی ثروتمند در روستایی زندگی می‌کرد که به خسیس بودن معروف بود. او همیشه نگران آینده بود و تمام دارایی خود را در حیاط خانه‌اش زیر سنگی بزرگ پنهان کرده بود. هر شب قبل از خواب، سنگ را کنار می‌زد تا طلاها و جواهراتش را ببیند و دوباره آن را سر جایش می‌گذاشت.

🚨یک شب، دزدی که مدتها حرکات او را زیر نظر داشت، پس از رفتن مرد، سنگ را کنار زد و تمام گنج را دزدید. صبح روز بعد، مرد ثروتمند با دیدن سنگ جابه‌جا شده، فهمید چه اتفاقی افتاده و شروع به فریاد زدن و گریه کرد.

🪨همسایه‌ها جمع شدند و یکی از پیران روستا به او گفت: «چرا اینقدر ناراحتی؟ سنگ را بردار و دوباره در همانجا بگذار. تو همه این سالها فقط از فکر داشتن آن گنج لذت می‌بردی، نه از خودش! حالا هم می‌توانی همان کار را ادامه دهی، انگار که چیزی زیر سنگ است!»

💎گاهی چیزهایی که فکر می‌کنیم مالک آن‌ها هستیم، در واقع مالک ما هستند. زندگی را ساده بگیرید و از لحظات آن لذت ببرید.

┄┅┄┅✪┅┄┅┄

#دنیای_فانتزی_ویسگون
#FantasyWorldWisgoon
#فانتزی #کیوت #بامزه
#رویایی #زیبا #جادویی
#هوش_مصنوعی
دیدگاه ها (۱۲)

Gaza Is Alone

سوره فتح

Life with ai

Classic Art

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

My angel ( part 1 ) بی وقفه اشک می ریخت و از خیابان های خالی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط