همیشه وقتی اتفاقی میفتاد میگفتن بزرگ میشی یادت میره ولی ب

همیشه وقتی اتفاقی میفتاد میگفتن بزرگ میشی یادت میره ولی بزرگ شدیم هیچی یادمون نرفت. درد بچگی، زخم تنهایی، درد تنهایی، تنها بودن بی پناه بودن، درد حقارت و تحقیر شدن. درد بیچارگی، درد نرسیدن به جایی که کلی براش تلاش کردی ، درد آوارگی و خیلی درد های دیگه که هیچوقت با بالا رفتن سن یادت نمیره هیچوقت. واسه دردا هیچوقت بزرگ نمیشی. من یادمه چی کشیدم، تو یادته چندین بار افتادی دیگه بهش فکر نمیکنی، ولی کافیه یه جایی کم بیاری، بیوفتی دوباره. کل روزایی که افتادی، بلاهایی که سرت اومده، زجرایی که کشیدی. همش دوباره مثل یه آوار میریزه رو سرت و از شدت بغض به خودت میپیچی.
دیدگاه ها (۱)

دو چیز انسان را نابود می کند؛مشغول شدن به دیگرانمشغول بودن ب...

آدم نیاز دارد یک نفر را آنقدر دوست بدارد که بخاطرش دست از غم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط