عاشقانه های شبنم بیاد بابامحمدم

سال هاست از رفتن تو میگذرد...
قاب عکس به جا مانده ی تو قدری سوی چشم های مرا کور کرد!
راستش گوش هایم هم در فراق نجوای دوستت دارم های تو کمی کر شدند...
انتظار تو مرا ویران ساخت اما دیوانه نه
آخر چندیست انگشت نمای کوه و برزن شده ام...
باکی نیست چرا که دیوانه شدن برای تو هم میتواند زیبا باشد.
لطفی بوزر یک شب بیا
نای پاهایم دیگر مرا برای شنیدن صدای شماره ای خاموش بر فراز آن تپه والا یاری نمی‌کنند
بابا
برام دعا کن
آخه پدر دعا کنه خدا نه نمیگه
سخت محتاج دعایت هستم
شبنم😭😭🤲
دیدگاه ها (۰)

عاشقانه های شبنم قدرت درون

عاشقانه های شبنم

عاشقانه های شبنم

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط