باراولکدیدمشتوکوچبود

باراول‌کہ‌دیدمش‌توکوچہ‌بود!-
یہ‌لباس‌نازتنش‌بود!-
باموهای‌بلندخرمایی‌اومدسمتم‌و‌گفت
داداشے‌میای‌بازی‌کنیم‌..بیادیگہ!-
ازچشمای‌نازش‌التماس‌میبارید‌
خیلی‌کوچیک‌بود!-
اما‌دلم‌لرزید‌سہ‌سال‌ازش‌ بزرگ تر بودم!!-
قبول‌کردموکلی‌بازی‌کردیم!-
اخرش‌گف‌توبهترین‌داداشہ‌دنیایی!-
گــذشت
هرروزخودم‌تامدرسہ‌میبردمش!-
هرروزبہ‌عشقہ‌دیدنش‌بیدارمیشدم!-
امااون‌همیشہ‌میگف‌
توبهترین‌داداش‌دنیایی!-
داغون‌میشدم‌کہ‌عشقم‌منوداداش‌صدا
میزنہ!-
گذشت‌وگذشت
شب‌عروسیش‌خودم‌راهیش‌کردم!-
ماشین‌خودم‌ماشین‌عروسش‌شد
منم‌رانندش‌!-
خودم‌اشکاشو‌پاک‌کردم!-
بازم‌باچشمای‌گریون‌گف
توبهترین‌داداشہ‌دنیایے!-
تصادف‌کردوواسہ‌همیشہ‌رفت!-
بازم‌خودم‌زیر‌تابوتشو‌گرفتم!-
میدونسم‌اگہ‌بودبازم‌میگف‌توبهترین‌
داداشہ‌دنیایے!-
رفتوحتی‌یبارم‌نتونستم‌بهش‌بگم
اخہ‌دیوونہ‌لامصب!-
من‌عاشقتمـ!-
میمیرم‌براتـ!-
چشمات‌همہ‌دنیامهـ!-
یہ‌شب‌شوهرش‌دفترخاطراتشواورد!-
چشماش‌پرازاشک‌بود!-
وقتی‌خوندمش‌نابودشدم!-
نوشتہ‌بود!-
داداشے‌عاشقت‌بودم‌امامیترسیدم‌بهت
‌بگم
میترسیدم‌داداش!-
کاش‌زودتربمیرم‌کہ‌تواینو‌بخونی!-
داداش-
ببخش‌عاشقتم!
ببخش همہ‌زندگیم‍ توی‍‌ی:)!
دیدگاه ها (۲۶)

#کلیپ_خاص

#کلیپ_خاصت‌معلمم شو، منن‌همیش میخابم.. برام‌بخون باش.؟! 🥺😂✨

#کلیپ_خاص

#کلیپ_خاصایشون ثابت کرد ؛ احساس‌مغزتو کورمیکنه:)! ✨

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط