من و پسرم هادی چوپان

اعتراف می‌کنم آن روزی که این کلیپ را دیدم، پیش خودم گفتم: توی #هادی_چوپان هم این حرف را برای خوش‌آمد هوادارنت می‌زنی. فرزند ایران بودن را برای این می‌گویی که لگدی به مسؤولین بزنی و بگویی فرزند مسؤولین نیستی. ذهنم پر بود از فرخ نژادها و خطیبی ها و کریمی ها و فرهادی ها و... پیش خودم می‌گفتم پای کف و هورا که برسد، پای پول و قدرت و خانواده که برسد تو هم جا می‌زنی و ایران ایرانت را فراموش می‌کنی.

دیروز اما وقتی دیدم به #سعید_روستایی گفته خفه شو و بد ایران را نگو بغض کردم. از قضاوت خودم پشیمان شدم. چوپان می‌داند که بدنه‌ی رسانه‌ای غالب در کشور دست همین فکولی‌ها و غرب‌زده هاییست که حالا فعلا برای کَن کَف کرده‌اند. همان‌ها که وطن‌دوستی برایشان فقط چوب است بر سر مسؤولین؛ برای گل‌آلود کردن آب ایران و ماهی‌گیری...

چوپان اما حالا که پای حرفش ایستاد و از هو شدن نترسید و غیرت ایرانی‌اش را بر سر این فکولی‌ها هم کوبید ثابت کرد که مثل من، مثل تو و مثل مایی که اسم ایران می‌آید بغض می‌کنیم و قلبمان به تپش می‌افتد در وطن‌دوستی صادق است.

هادی جان، برای من محترمی
نه برای حجم عضلاتت که برای معرفت و صداقتت،
تو #کوه_عضله نیستی، #کوه_عشق هستی.

#وطن #فرهنگ_ایرانی #فرهنگ #وطن_فروش #وطنم_پاره_تنم