بالای دمای ذوب

🌱🍒يخ بودم     چسبيده به تنهايی قله
دريا بودی
که سرازير شدم
که رد شدم
از جايی که صخره به صخره نزديک می شود
جراحتی با من است
آشفته 
دلگير هم شدم
که دامنه ها دل داده اند به سکوت
جايی که سد، دهان دره را بسته است 
دلگير     سخت     سرازيرم
سرازيرم تا تو دريايی
حتی اگر تنهايی ته نشين شود در من
حتی اگر سنگ های اين رود نخواهند.🍒🌱


آرش نصرت اللهی
دیدگاه ها (۰)

دلنوشته های من

🌱🍒در آن گلوله ی آتش گرفته ای که دل استو باد می بردش سو به سو...

🍒🌱مَبر از یاد مرا ...که مرا طاقتِ این فاجعه نیست !و مَپندار ...

🌱🍒من از دل و دل از من دیوانه گریزاندیوانه ندیدیم ز دیوانه گر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط