به هوا نیازمندم
به کمی هوای تازه
به کمی درخت و قدری گل و سبزه
و تماشا به پلی که می رساند
یخ و شعله را به مقصد
به کمی قدم زدن کنار این دل
و به قایقی که واکرده طناب
و رفته رقصان
به کرانه‌های آبی.....

"عمران_صالحی "
دیدگاه ها (۰)

اگر هنوز من آواز آخرینِ توامبخوان مرا و مخوان جز مرا که میمی...

برای خاطر تو از شکسته‌های دل گلدانی می‌سازمو خود را به تمامی...

پر پرواز ندارم امادلی دارم و حسرت " درناها "و به هنگامی که م...

" به نام حضرت دوست "عشقبازی به همین آسانی‌ست که گلی با چشمی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط